تعطیلات آخر هفته
این منم آقا پارسای گل تعطیلات این هفته خیلی خوش گذشت جمعه صبح به همراه مامانی بابایی (مامان و بابای مامان) و دایی ها و زندایی سپیده رفتیم باغ پدری بابایی خیلی خوب بود من تو درست کردن کبابها به عنوان ناظر بودم ولی خروس ها با هم دعوا کردند و من زدم زیر گریه آخه صداشون خیلی بد بود منم روحیم لطیفه ناراحت می شم مامان من رو برد خونه پیش مامانی بابا رضا هم به همراه بقیه مشغول اسب سواری و تیراندازی بود زیاد یاد من نبود خلاصه بعد از نهار من گریه کردم و اونا مجبور شدند زود برگردند شب هم رفتیم خونه بابا و مامان بابا رضا سر زدیم که دوست بابا رضا زنگ زد و می خواستند بیان خونه ما ما هم زود رفتیم و شام درست کردیم شنبه هم اول رفتم پیش ایناز و مسیحا و بع...
نویسنده :
مامان پارسا
8:18