نی نی خوشگله

پسرم از خوشگلی می درخشد...

دیگه پارسا معنی کلمات را کاملاْ متوجه می شه مثلاْ وقتی می گیم کجا می ری می گه دد وقتی می گیم چی می خوری می گه هام پسرم بزرگ شده   دیگه چند وقتی که می خوام بیام سر کار پارسا دنبالم گریه می کنه باید یواشکی فرار کنم ...

سلام به همه مامانا با کوچولوهای خوشگل پسر من درحال دندون دراوردنه و غر می زنه البته صبح ها با خنده ساعت۷ بیداره و آماده برای رفتن خونه مامانی من موقعی که خونه ام و پارسا بیداره فقط دنبالش هستم چون جدیداً از همه جا بالا می ره مخصوصاً پله ها و مبل ها خیلی دوست دارم پارسا زودتر راه بیفته فکر کنم راحت تر کنترل بشه ولی همه می گن بدتره کنترلش سخت تره خوب مامان شدن سخته امیدوارم همیشه سالم باشه   ...

بالاخره مامان تنبلم وقت کرد و عکس های من رو گذاشت تو وبلاگ ...

پارسا فشن شده آیناز جون دخترخاله پارسا    ...

اینم مسیحا خوشگله ۴ماه از من بزرگتره وقراره باهم مدرسه بریم ...

امروز ۸ماه و ۲۱ روزه که گل پسرم زندگی ما رو شیرین کرده این روزها پارسا خیلی بی قرار  چون داره دندونای قشنگش در می یاد خلاصه بداخلاق شده ولی در هر شرایطی جلوی شیر اب که می ره می خنده و ذوق می کنه دیگه با بچه ها هم باز یمی کنه بچه ها را می شناسه و خیلی هم علاقه به کشیدن مو داره دیروز به خاطر کشیدن مو گریه مسیحا را در اورد ...

...

کارهای جدید پارسا دیگه داره سعی می کنه راه بره به کمک همه وسایل بلند می شه و سعی می کنه چند قدم راه بره با اسباب بازیهاش هم رابطه خوبی داره ولی نمی دونم چرا عروسک ها را دعوا می کنه . موقعی که لامپ های هالوژن رو روشن می کنم خیره نگاه می کنه و می گه بخ البته به همه برق ها می گه بخ بهش می گیم کجا داری می ری می گه دد و به تنبک و سه تار بابا رضاش هم علاقه خاصی داره ...