سه سال و دو ماهگی

تعطیلات رفتیم رشت پیش صبا خانوم و خانواده محترمش و خیلی خوش گذشت پارسا هرجا اسم صبا یادش می رفت بهش می گفت ترنم ......... البته به صبا هم می گفته صبا خانوم

این جیپ خوشگل متعلق به بابابزرگ صباخانم هستش که با ان رفتیم ییلاق بسیار زیبای انها

عروسک فروشی در بالاترین نقطه لاهیجان(تله کابین لاهیجان)

پارسا می گه مامان کربهبند برام می خری منظورش کمربنده

می گم پارسا چه ماشین قشنگی برام می خری می گه صبر کن 207 را بفروخیم بعد می خرم

تلویزیون تبلیغ نوشابه می کنه می گه طعمی واقعی به من می گه اگه خوب باشی  طعمی واقعی برات بخرم

می گه مامان می زاری پاربهنه برم گفتم چی گفتم پاربهنه دیگه دمپایی نپوشم تازه فهمیدم می گه پابرهنه

چند روز پیش عصبانی شدم دعواش کردم دیدم رفته ناراحت سرش رو انداخته پایین می گم چیزی شده می گه ولم کن از دست خودم ناراحتم

عکس دوستام رو داشتیم می دیدیم گفت مامان اسم این چیه گفتم افسانه گفت افسانه سه بدادر(منظورش فیلم کارتونی افسانه برادرهستش)

عاشق پشه بنده مامانم براش تو خونه می زنه بازی می کنه دیشب با خوشحالی با مامان تو حیاط پشه بند زدند دست من و گرفته می گه بیا بیا اینجا بخواب کیف کن

پارسا در حال پشه بند زدن

با هم می رفتیم مامانم ابگوشت درست کرده بود و برام نگه داشته بود گذاشتم تو ماشین و کلی سفارش به پارسا که پات را نزنی که زد و دعواش کرد تا خونه ساکت نشست و موقع پیاده شدن فقط گفت مامان خورشت را بردار

پارسا همش تو خونه می گه چی داریم من بخورم و منم دیگه نمی دوونم باید چی براش بگیرم چون هر چی نداریم را می خواد

راستی روز پدر هم خیلی خوب بود و کادو خریدیم و برای پدران مهربون بردیم برای بابا رضا هم کادو زیاد خریدیم و خوشحال شد و قبل روز پدر هم روز مادر بود که به همه پدر و مادرای مهربون تبریک می گیم

راستی ما آپارتمانمون را فروختیم و زمین گرفتیم بسازیم پارسا هر جا می رسه می گه ما فروختیم حیاط دار بسازیم اینم عکس پسرم در زمین که در حال شروع به ساخت می باشد اینم عکسهای پارسا که فشن هم شده بود در محل ساخت

از همه کمککککککککککککک می خوام دندونپزشک کودکان معرفی کنید لطفاْ دندون جلویی پارسا کمی پوسیده درد می کنه