پارساپارسا، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه سن داره

نی نی خوشگله

نوروز 92 مبارک

1392/4/16 14:46
نویسنده : مامان پارسا
195 بازدید
اشتراک گذاری

سال جدید را به همه عزیزان تبریک می گویم و امیدوارم سالی سرشار از موفقیت و شادی داشته باشید

امسال نوروز ۹۲ را در خانه جدید و به قول پارسا حیاط دار  شروع کردیم  خدا رو شکر که همیشه خدا همراهمون هست بعد از تحویل سال خونه بزرگترها و فامیل رفتیم امسال نوروز برای پارسا جذابیت زیادی داشت چیدن سفره هفت سین و ماهی قرمز که همش سر می زد و می گفت مامان مواظب باش ماهی گرسنه نمونه و نمیره ابتدای سال هم با ورود پسرم سبزه به دست بود که خونه ما را پربرکت کرد و با قدمهای کوچیکش برکت آورد

پارسا هر چی عیدی عیدی می گرفت دوست داشت با همه تقسیم کنه و به همه عیدی بده  بعضی جاها هم می گفت چرا عیدی نمی دن  خونه عمه بابا جالب بود که رفت و گفت عمه لباس هام را ببین و لحظه ورود رفت تو اتاق و گفت وای بیاین ببینین اینجا چه خبرهههه

روز اول عید هم مهمونی دادیم و مهمون داشتیم و روز دوم  هم حرکت کردیم  با مامان و بابام به سمت گناوه مثل هر سال ما عاشق اونجا هستیم و نمی شه نریم این دفعه از اندیمشک و اهواز و آبادان دیدن نمودیم سد دز واقعا زیبا بود و همچنین این مناطق  چند روزی گناوه بودیم رفتیم دریا و شنا و جشنواره مجسمه های شنی بود که واقعا زیبا بود  و در مسیر برگشت هم از کهکیلویه و بروجن آمدیم اونجا هم قشنگ بود و طبیعت زیبایی داشت و جمعه ۲ فروردین رفتیم و جمعه ۹ فروریدن برگشتیم به خانه

شنبه هم رفتیم عیددیدنی  منزل اقوام و کرج و روز ۱۲ فروردین با روفیا اینا به خانه برگشتیم و شب هم ترنم اینا آمدند و سیزده بدر با هم بودیم حسابی خوش گذشت رفتیم رستم آباد البته مامانی اینا رفته بودند شیرگاه نبودند فقط دایی مجتبی بود و سیزده بدر هم با خوردن کباب و اش و گره زدن سبزه تموم شد و پارسا هنوز خوشحال که ما تا شنبه پیشش هستیم

امیدوارم امسال سال پر خیر و برکت برای همه باشه و همه تا سال بعد در کنار هم سلامت باشیم..آمین

چهارشنبه سوری

پسرم در حال دعا کردن در لحظه تحویل سال ۱۳۹۲

مسافرت به بندر گناوه
سد دز و طبیعت زیبای آن
 
 
ساحل زیبای گناوه
صفیه خانم
مسابقه مجسمه های شنی در گناوه
 
عشق مادر و فرزند
پارسا در ناوچه جایی که باباعظیم جون در ۲۵ سال پیش کار می کرد
پارسا و بچه های بندر

پارسا و ترنم در داراباد
سیزده بدر همراه ترنم و روفیا در رستم آباد

اولین روز مهد لبخند به مدت ۲ ساعت

۱۱ روز مانده به تولد پسرم و من همچنین مشغول انجام کارها البته ۲۲ فروردین تولد دسته جمعی داریم 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)