پارساپارسا، تا این لحظه: 15 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

نی نی خوشگله

29 ماهگی پارساطلا

1390/9/20 14:49
نویسنده : مامان پارسا
271 بازدید
اشتراک گذاری

همه چیز خیلی زود مثل برق و باد در حال سپری شدن است پارسای من الان 29 ماهه شده بعضی وقتها دلم برای نوزادی و اولین باری که نشست ، راه افتاد و حرف زد تنگ می شه ولی خوشحالم که بزرگ شدنش رو می بینم و امیدوارم خدا همیشه مراقبش باشه و من و بابارضا هم پدر و مادر خوبی براش باشیم و بتونیم خیلی خوب تربیتش کنیم .

شعرهایی که بلده و خودش برامون می خونه:

صد دانه یاقوت      دسته به دسته    با نظم و ترتیب        یکجا نشسته      هر دانه ای است خوشرنگ و رخشان     قلب سفیدی در سینه آن   و بعد از خوندن کامل شعر می گه مامان انار داریم .............

بالشت رو می زاره روی پاش و می گه این آت (یعنی اسب) منه و می خونه لالالالا گل لاله آته من لالا داره

صبح ها که از خواب بیدار می شه من و بغل می کنه و خیلی قشنگ می گه سلام به صورت کشیده بیان می کنه

یه توپ دارم قلقلیه ـ خروس زری پیرهن پری مخصوصا می گه دیشب ماشالله بی دردددددددددددددد مرغهای محله رو خبر کرد

یه خبر خوب دیگه هم اینکه دیگه عاشق تاتر شده و نمی ترسه چون با دوست باباش که بازیگر بود و از ریش بلندش می ترسید دوست شده و ما باید هر روز تو تمرینهای بابارضا شرکت کنیم اولش پارسا می گه به نام خداوند مهربون حالا نگاه کنیم

امروز بدمش دکتر کمی سرماخورده خیلی جالب خودش دهنش رو باز کرد و اجازه داد دکتر ببینه گلوش رو و گلوشش رو و اصلا هم گریه نکرد

داستان بز زنگوله پا و کدو قلقله زن رو هم خیلی خوب برامون تعریف می کنه و می گه بیاین بخوابیم براتون داستان تعریف کنیم

پارسا عموم رو خیلی دوست داشت وقتی می ریم سرخاکش براش اللهم و سوره هایی رو که بلده می خونه و می گه عم علی اقا رفته تو اسمون جالب اینجا که قبلا می رفتیم خونشون می گفت بریم خونمون این دفعه رسیدیم جلوی در خونشون گفت مامان دیدی نمرده منم دیگه نمی گم بریم خونمون ............

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)